Translate

۱۳۹۳ فروردین ۱۰, یکشنبه

زندانی نوکیش مسیحی دست به «اعتصاب غذا » زد

زندانی نوکیش مسیحی با وجود بیماری، به دلیل ممانعت از آزادی مشروط وی توسط دادگاه انقلاب و قاضی پرونده در زندان دست به اعتصاب غذا زد.
 .
به گزارش «محبت نیوز »، وحید حکانی از نوکیشان مسیحی شیراز از آخرین روز سال 1392 (29 اسفند) برابر با ( بیستم مارچ 2014) به دلیل عدم پذیرش درخواست آزادی مشروط وی از سوی مسئولان قضایی و همچنین شرایط بد زندان دست به اعتصاب غذا زده است.
این زندانی مسیحی در حالی برای اعتراض دست به اعتصاب غذا زده که در شرایط بد جسمانی قرار دارد.
وحید حکانی پیش از این نیز به علت تشدید عارضه گوارشی و وخامت اوضاع جسمی در زندان عادل آباد، پس از پیگیری های انجام شده از سوی خانواده اش، موافقت شد که به شرط سپردن وثیقه به بیمارستان «فقیهی» شیراز منتقل شود و پس از آن نیز تحت عمل جراحی قرار گرفت.
در حالی اعتصاب غذای وحید حکانی وارد هفته دوم خود می‌شود که تشدید بیماری، وضعیت جسمانی وی را نگران کننده‌تر کرده است و از طرفی احتمال اینکه مسئولان زندان این زندانی مسیحی را به علت عدم شکستن اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل کنند وجود دارد.
خانواده‌های زندانیان مسیحی زندان عادل آباد شیراز برای آزادی مشروط فرزندانشان تاکنون تلاشهای بسیاری کردند. علیرغم اینکه طبق قانون، زندانیانی که نصف محکومیت خود را بگذرانند می‌توانند از قانون آزادی مشروط بهره بگیرند، اما دادگاه انقلاب شیراز و قاضی مسئول پرونده با آزادی مشروط این چهار تن از زندانیان مسیحی موافقت نمی‌کنند.
وحید حکانی بهمراه همایون شکوهی ،مجتبی سیدعلاالدین حسین و محمدرضا پرتویی (كوروش) از جمله زندانیان مسیحی می‌باشند که در بند عبرت زندان عادل آباد شیراز دوران محکومیت شان را می گذرانند.
این چهار تن در 20 خرداد ماه 1392 برابر با (دهم جون 2013) در حالی که تمام نگاه‌ها به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران بود، دور از چشم رسانه ها از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی شهرستان شیراز صادر شد . دادگاه انقلاب اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی، تبلیغ و ترویج مسیحیت، ارتباط با سازمان‌های مسیحی در خارج از کشور، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی آنان را متهم ردیف اول شناخت و هر یک را به 3 سال و هشت ماه زندان حکم قطعی محکوم کرد . حکم صادره در همان روز به وکیل این چهار نوکیش مسیحی ابلاغ گردید.
بند عبرت زندان عادل آباد که در گذشته به زندانیان عقیدتی اختصاص داشت اکنون بسیاری از مجرمین با جرائمی مثل سرقت، قتل و کلاهبرداری در آن زندانی هستند واز این رو شرایط بسیار بدی برای دیگر زندانیان از جمله زندانیان عقیدتی و مذهبی بوجود آمده است. گفته می‌شود بند عبرت اکنون به یک قرنطینه، و محلی برای شکنجه روحی و تنبیه زندانیان تبدیل شده است.
باید گفت آزادی دین و عقیده جزو آزادی‌های فطری انسان‌ها محسوب می‌شود و با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری ایران و وعده‌های انتخاباتی وی، این امید را به اقلیت‌های مذهبی باز گرداند که حقوق شهروندی ایرانیان غیر مسلمان رعایت گردد که متاسفانه وعده های رییس دولت یازدهم در این رابطه هنوز جامه عمل پوشانده نشده است.
آنچه که در آخرین روزهای سال ۱۳۹۲ خورشیدی در گزارش گزارشگر ویژه سازمان ملل آقای احمد شهید روز پنجشنبه (۱۳ مارس/۲۲ اسفند) منتشر شد، گویای سالی سخت برای اقلیت‌ها بود. در گزارش احمد شهید آمده که تا تاریخ سوم ژانویه ۲۰۱۴، دست‌کم ۳۰۷ نفر از اقلیت‌های دینی در زندان بسر می‌بردند که در میان‌شان ۱۳۶ بهایی، ۱۹ درویش، ۵۰ مسیحی، ۹۰ سنی و دو زرتشتی وجود دارند.

۱۳۹۲ اسفند ۲۸, چهارشنبه

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خسته ام ,خسته از این روزگار
خسته از این زمونه ,خسته از این آدما ,خسته از ظلم و ستم ,خسته از دروغ و حیلگریه  آدما
چرا فقط بدی  باید ببینم تو این هستی ,این کلامو  خیلی دوست دارم
خدا محبت است 

۱۳۹۲ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

حکم کور کردن چشم و بریدن گوش و بینی

حکم قصاص چشم، لا.له‌گوش راست و بینی جوانی که روی دختر موردعلاقه‌اش اسید پاشیده و او را کور کرده ‌بود در دیوانعالی کشور تایید شد.

« محبت نیوز» - به گزارش شرق، این جوان که جمشید نام ‌دارد در اولین‌‌روز سال گذشته با پاشیدن اسید روی شیرین -دختر موردعلاقه‌اش- او را سوزاند و متواری شد. یک‌سال بعد وقتی که جمشید بازداشت شد به اسید‌پاشی اقرار کرد و گفت: قصد کورکردن شیرین را نداشت و فقط می‌خواست او را بترساند.
پرونده بعد از صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه 71 دادگاه کیفری ‌استان تهران رفت و سارا نجیمی و حسن آقاخانی وکالت شیرین را برعهده گرفتند.
به این ترتیب قضات شعبه 71 جلسه محاکمه را تشکیل دادند. در این جلسه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران کیفرخواست علیه متهم را خواند، شیرین به‌عنوان شاکی پرونده پشت تریبون قرار گرفت.
او گفت:" من و جمشید با هم دوست بودیم. تنهایی زیاد مرا به سمت جمشید کشاند. پدر و مادرم از هم جدا شده‌ بودند و پدرم بنا به دلایلی در خانه نبود مادرم هم ازدواج کرده‌ بود و من با برادرم زندگی می‌کردم. مدتی بعد از برقراری رابطه با جمشید متوجه شدم او مشکلات اخلاقی زیادی دارد. تصمیم گرفتم به این رابطه پایان بدهم. همان موقع بود که جمشید کتک‌زدن مرا شروع کرد. او مدتی بعد مرتکب جرم شد و به زندان افتاد. در این فرصت ارتباطم را با او قطع کردم. یک‌سال گذشت و من با پسر دیگری آشنا شدم و قصد داشتیم ازدواج کنیم اما جمشید از زندان بیرون آمد و از من خواست دوباره با هم ارتباط داشته باشیم. قبول نکردم تا اینکه اولین روز فروردین 91 از من خواست به دیدنش بروم و برای آخرین‌بار همدیگر را ببینیم اما او رویم اسید پاشید و باعث کوری من شد. حالا هم درخواست قصاص دارم."
جمشید نیز وقتی در جایگاه حاضر شد اتهامش را قبول کرد اما مدعی شد قصد کورکردن شیرین را نداشت و چون شیرین به او خیانت کرد دست به چنین کاری زد تا تنبیه ش کند. قضات شعبه 71 بعد از پایان جلسه رسیدگی متهم را به قصاص یک چشم‌، گوش و بینی محکوم کردند. سپس شیرین با ارسال نامه‌ای به شورای شهر و وزارت بهداشت درخواست کمک کرد و یکی از اعضای شورا هزینه‌های درمان شیرین را تقبل کرد و روند درمان او آغاز شد.
از سویی رای با اعتراض جمشید به دیوانعالی کشور رفت و بعد از بررسی سرانجام توسط شعبه 31 دیوان مورد تایید قرار گرفت.